همه چی پیدا میشه
.:.‏ بخوان دعای فرج را که دعا اثر دارد‎ ‎.:.دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد.:.بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا‎ ‎.:.ز پشت پرده غیبت به ما نظر دارد .:.
نويسندگان
جدیدترین مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دنیای من و آدرس soltanetanhayee.loxblog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





          


 

    ای ستاره ها که بر فراز آسمان

     با نگاه خود اشاره گر نشسته اید

     ای ستاره ها که از ورای ابر ها

     بر جهان ما نظاره گر نشسته اید


     آری این منم که در دل سکوت شب

     نامه های عاشقانه پاره می کنم

     ای ستاره ها اگر به من مدد کنید

     دامن از غمش پر از ستاره می کنم


     با دلی که بوئی از وفا نبرده است

     جور بیکرانه و بهانه خوشتر است

     در کنار این مصاحبان خودپسند

     ناز و عشوه های زیرکانه خوشتر است


     ای ستاره ها چه شد که در نگاه من

     دیگر آن نشاط و نغمه و ترانه مرد؟

     ای ستاره ها چه شد که بر لبان او

     آخر آن نوای گرم عاشقانه مرد؟


     جام باده سرنگون و بسترم تهی

     سر نهاده ام به روی نامه های او

     سر نهاده ام که در میان این سطور

     جستجو کنم نشانی از وفای او


     ای ستاره ها مگر شما هم آگهید

     از دو روئی و جفای ساکنان خاک

     کاینچنین به قلب آسمان نهان شدید

     ای ستاره ها، ستاره های خوب و پاک


     من که پشت پا زدم به هر چه هست و نیست

     تا که کام او ز عشق خود روا کنم

     لعنت خدا به من اگر به جز جفا

     زین سپس به عاشقان با وفا کنم


     ای ستاره ها که همچو قطره های اشک

     سر به دامن سیاه شب نهاده اید

     ای ستاره ها کز آن جهان جاودان

     روزنی بسوی این جهان گشاده اید


     رفته است و مهرش از دلم نمی رود

     ای ستاره ها، چه شد که او مرا نخواست؟

     ای ستاره ها، ستاره ها ، ستاره ها

     پس دیار عاشقان جاودان کجاست؟


    


 

[ 28 آبان 1391برچسب:, ] [ 9 قبل از ظهر ] [ مهدی ]


 در میان من وتو فاصله هاست

 
 

گاه  می اندیشم

 
 
 

می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری

 
 

تو توانایی بخشش را داری

 
 

دست های تو توانایی آن را دارد

 

که مرا زندگانی بخشد

 
 
 

چشمهای تو به من می بخشد

 
 

شورعشق ومستی

 

و توچون مصرع شعری زیبا ،

 
سطر برجسته ای از زندگی من هستی

 

[ 27 آبان 1386برچسب:, ] [ 11 بعد از ظهر ] [ مهدی ]

 

نگو باور کنم رفتی نمیشه باورش سخته
همیشه اولش خوبه همیشه آخرش سخته
همیشه اولش عشقه همیشه اولش خوبه
کجای جاده جاموندی دلم بدجوری آشوبه.
چرا هرچی که خوبه زود تموم میشه
تورو از دور دیدن آرزوم میشه
چرا هرچی که خوبه زود تموم میشه
داره گرمای دستات بی دووم میشه
چرا هرچی که خوبه زود تموم میشه
تورو از دور دیدن آرزوم میشه

[ 27 آبان 1391برچسب:, ] [ 10 بعد از ظهر ] [ مهدی ]

 

 

بسیاری از شکست های زندگیم

به خاطر دروغ هایی بود که باید می گفتم اما نگفتم !!!
[ 27 آبان 1391برچسب:, ] [ 10 بعد از ظهر ] [ مهدی ]

عـــــشــــــــق چيــــــســـــت ؟

 

این پرسشی است که برای خیلی ها مطرح می شود . دیدگاههای زیادی هم وجود دارد که بیشتر آنها ناشی از یک برداشت سطحی و یا یک تجربه شخصی است که زیاد قابل اعتنا نیست . برای برخی نیز این واژه وجود خارجی ندارد یعنی معنایی برای این لفظ قائل نیستند ، اما واقعیت چیست ؟ عشق چه تفاوتی با دوست داشتن دارد ؟ رابطه عقل و عشق چیست ؟ رابطه عشق و هوس چیست ؟ و چندین سوال دیگر که در این ارتباط مطرح می شود . کلمه عشق با همین ترکیب در متون دینی و از جمله قران وجود ندارد و به جای آن کلمات حب و محبت و .... زیاد بکار برده شده است . در عرف ، دوست داشتن زیاد را با کلمه عشق توصیف می کنند . به عبارتی بالاترین مرتبه دوست داشتن را عشق می دانند .

 

     اگر کمی عمیق تر شویم می بینیم واژه ها و مفاهیمی که به روابط انسانی مربوط می شوند همانند انسان پیچیدگی خاص خود را دارند . احساسات و عواطف انسانی که از خصوصیات نفس انسان است پیچیدگی هندسه و ساختار نفس را به رخ می کشد . بر همین اساس در مورد روابط انسانی تاکیدات و دستورات زیادی مطرح شده است تا روابطی درست شکل بگیرد . خداوند متعال اساس روابط انسانی را بر ایجاد محبت بنا نهاده است و آن را بزرگترین سرمایه برای هر انسانی به حساب آورده است . همانطور که امروز شما برای شمارش سرمایه و ثروت خود به خانه و ماشین و حسابهای بانکی و غیره اشاره می کنید ، خداوند متعال روزی را یاد آوری می کند که این چیزها دیگر ثروت شما به حساب نمی آیند و آن روز روزی خواهد بود که برای شمارش ثروت خود باید دوستان خود را بشمارید . بی شک محبت نتیجه خدمت است و خدمت نتیجه علم . شما تا به کسی خدمت نکنید محبت شما در دل او و محبت او در دل شما شکل نخواهد گرفت . خیلی مهم است که در انجام خدمت باید نتیجه را از خدا درخواست کنیم نه از کسی که به او خدمت کرده ایم . شما برای هر کسی که کار می کنید مزد خود را نیز از او می خواهید . وقتی برای کسی در برابر مزدی کار می کنید این کار محبتی ایجاد نخواهد کرد ، مانند کارگری که در کارهای خانه به شما کمک می کند و در آخر مزدش را می گیرد . اما وقتی در کاری به برادر یا خواهر خود کمک می کنید و از او انتظار مزدی ندارید ، این خدمت بین شما محبت ایجاد می کند . خداوند متعال همه جا گوشزد می کند که در خدمت رسانی فقط خدا را در نظر بگیرید تا از خدا هم انتظار مزد داشته باشید چرا که ایجاد محبت به دست خداست . شما وقتی به انتظار نتیجه از خدا ، به کسی خدمت می کنید فرق دارد تا حالتی که به انتظار پاسخ به کسی خدمت می کنید . در این حالت اگر خدمت شما بازگشتی نداشته باشد ممکن است بگویید دستتان نمک نداشت و یا اینکه کسی که مورد خدمت واقع شده نمک نشناس بود . خدمت به انتظار پاسخ مانند کار کارگران است و محبتی ایجاد نمی کند . فقط موقعی خدمت شما محبت ایجاد می کند که مخاطب خدمت شما خداوند متعال باشد .

 

  با این حساب عشق و محبت بدون خدمت ایجاد نخواهد شد . دوست داشتنهایی که ما گاهی نام عشق بر آن می گذاریم و به اصطلاح با یک نگاه ایجاد می شود بدیهی است که از نوع عشق و محبت نیست و هوسی است که بسرعت مستهلک خواهد شد . عشق و محبت نه تنها با مرور زمان از بین نمی رود که ریشه دارتر و عمیق تر نیز خواهد شد چرا که زمینه خدمت بیشتر را فراهم کرده و این خدمت بیشتر به ایجاد عشق و محبت بیشتر خواهد انجامید . شما وقتی به شخصی نگاه عاشقانه دارید از او ابزار نمی سازید بلکه نگاه شما به او نگاه شخص به شخص است نه نگاه شخص به شیئ ، یعنی به او بگونه ای نگاه نمی کنید که مانند یک ابزار نیاز شما را برآورده می کند بلکه در ابتدا این خود اوست که اهمیت دارد نه نیازی را که برای شما برطرف می کند ، این نگاه آنچنان یگانگی بین شما بوجود می آورد که درد او درد شما و شادی او شادی شما می شود . وقتی مریض می شود و یا خاصیتی را از دست می دهد مانند ابزار خراب شده ای نیست که اگر قابل درست شدن نیست پس باید دور انداخته شود . این نگاه باعث می شود تا شما تمام صفاتی را که شرط دوست داشتن بوده اند دور انداخته و او را فقط بخاطر خودش دوست بدارید نه بخاطر صفاتی که عارض بر او بوده و هر آن ممکن است از او گرفته شود . در این صورت اگر این صفات از او گرفته شوند در دوستی تو نسبت به او کوچکترین تغییری ایجاد نخواهد شد . بعد از این دیگر دوستی شما مشروط به داشتن خاصیتی در او نخواهد بود . این عشق و محبت بزرگترین سرمایه شما خواهد بود .

چرا می گوئیم انسانها بزرگترین سرمایه برای انسانها هستند ؟ چرا کاخ مجلل شما در کویر لوت بی ارزش است و در شهر آباد ارزش زیادی دارد ؟ آیا این انسانها نیستند که به ثروت شما ارزش و اعتبار می دهند ؟ آیا درست است در حالی که همه چیز اعتبار خود را از انسان می گیرد ما اعتبار انسان را به اشیاء مربوط کنیم ؟ و او را به اعتبار اشیاء دوست داشته باشیم ؟ هر خاصیتی خارج از وجود انسان می تواند به او اعتبار بدهد ؟ آیا خدماتی که به اعتبار این چیزها انجام شود باعث ایجاد محبت خواهد شد ؟ بدیهی است که در ایجاد ارتباط عاطفی با انسان بایستی هر گونه خاصیت عارضی و سلب و اثباتی را ابتدا از او نفی کنیم و سپس به او نگاه کنیم تا امکان ایجاد یک ارتباط عاطفی پایدار فراهم شود .

     روزی را به یاد آوریم که دیگر خاصیت های عارضی انسانها از قبیل زیبایی و غیره نیاز ما را بر طرف نخواهد کرد و ما نیازمند دوست داشتن و دوست داشته شدن هستیم . اگر با نگاهی غیر از نگاه فوق با انسانها رابطه داشته باشیم ، روزهای تنهایی در انتظار ما خواهد بود و روزی خواهد رسید که هیچ ثروتی به اندازه سلام یک انسان نیاز ما را برطرف نخواهد کرد . خیلی از آدمها برای برطرف کردن این تنهایی است که محبت را در حیوانات جستجو می کنند . کاش ما در روابطمان با انسانها کمی عمیق تر نگاه کنیم .

     در شروع یک ارتباط حتما عمیق ترین ارزشهای انسانی را مد نظر قرار دهید ، مد نظر قرار دادن این ارزشها با اهداف مادی حاصل از یک ارتباط تناقض ندارد بلکه آنها را عمیق تر نیز خواهد کرد ، این موضوع مهمی است که حتما به آن توجه کنید . اگر دو ماه و یک سال آینده خواهند رسید و برای آن برنامه ریزی می کنید ، بیست سال آینده هم خواهد رسید پس آن را نیز مد نظر قرار دهید . نگاهتان به هستی و انسانهای هستی عاشقانه باشد نه از روی هوس .

 

اینطور به نظر میرسد که عقل و عشق در تقابل یکدیگر هستند ، در حالی که اینطور نیست بلکه این دو مکمل یکدیگر هستند ، به شرطی که عشق همان عشق تعریف شده در یادداشت های قبلی باشد و نه هوس ، چرا که عقل و هوس یه تقابل طبیعی و قهری دارند .

     شما وقتی با شخصی مواجه می شوید واقعا چه چیزی هست که یک ارتباط را شروع می کند ؟ بدیهی است که اگر فقط یک نگاه باشد ، این نگاه ، نگاه به انسانیت او نیست بلکه نگاه به مادیت اوست و طبیعی است که این نگاه عشق را خلق نمی کند و صد البته هوس را به کار می اندازد . اما به تدریج لایه های عمیق تری نمایان می شوند و نهایتا چیزی که شما را جذب خواهد کرد ارزشهای انسانی خواهد بود ، آن نگاه عینی و ظاهری به تدریج جای خود را به نگاه علمی و انسانی می دهد و نهایتا شما جذب تفکر و شخصیت کسی خواهید شد که احساس می کنید دوستش دارید . بنابراین تا اینجا عقل و تفکر شما میداندار این ارتباط بوده و در حقیقت عقل شما بود که یک ارتباط را کلید زد ، آن را مدیریت کرد و به اصطلاح از چیزی خوشش آمد . پس از این مرحله و بعد از ایجاد این ارتباط به تدریج یک ارتباط عاطفی شکل می گیرد و احساس نیز وارد میدان می شود . وقتی احساس وارد میدان می شود عقل مدیریت را به احساس می سپارد . کار عقل فقط در خلق کردن ارتباط و نهادینه کردن آن بود و و قتی درگیری احساسی و عاطفی پیدا می شود ، عقل خود را به کناری می کشد تا احساس نیز کار خودش را بکند . این یک تقابل نیست بلکه یک همکاری است که هر کدام مرحله ای از این ارتباط را مدیریت می کنند . از اینجا به بعد عقل پشت سر احساس حرکت میکند و بدیهی است که باید هم اینگونه باشد چرا که همان عقل می گوید برای کسی که دوستش داری با همه موجودیتت به میدان بیا . این رابطه بین عقل و احساس کاملا منطقی است و برای پایداری یک ارتباط لازم و ضروری است . کسانی که می گویند فقط عقل یا فقط احساس در اشتباهند و ارتباطی که در آن هر یک از این دو ، دیگری را نفی کند پایدار نخواهد بود .

 ---------------

کپی برداری تنها با درج لینک مستقیم وبلاگ مجاز است.

[ 23 آبان 1391برچسب:, ] [ 11 بعد از ظهر ] [ مهدی ]

برای عشق   تمنا کن ولی خار نشو .
برای عشق   قبول کن ولی غرورتت را از دست نده .
برای عشق   گریه کن ولی به کسی نگو .
برای عشق   مثل شمع بسوز ولی نگذار پروانه ببینه.
برای عشق   پیمان ببند ولی پیمان نشکن .
برای عشق   جون خودتو بده ولی جون کسی رو نگیر .
برای عشق   وصال کن ولی فرار نکن .
برای عشق   زندگی کن ولی عاشقونه زندگی کن .
برای عشق   بمیر ولی کسی رو نکش .
برای عشق   خودت باش ولی خوب.

 

[ 23 آبان 1391برچسب:, ] [ 11 بعد از ظهر ] [ مهدی ]
صفحه قبل 1 صفحه بعد
درباره وبلاگ

*.:.‏* ‏Mehdi‎‏ ‏ *.:.* ‏ ‏ ‏ *.:.* ‎ *‎.:.**.:.* ‎ *.:.* ‏ ‏ *.:.* *.:.* .:.‏ ‏* .:. * .:. * .:. * .:. * .:. * .:. * .:. * .:.:.‏ تا توانی بگریز از یار بد ‏ ‏ یار بد بدتر بود از مار بد مار بد تنها تو را برجان زند، ‏ ‏ یار بد برجان و برایمان زند .:. * .:. ‏ *‏.:.‎*‎ .:. * .:. *‎.:. * .:.‎*‎ .:. * .: ***سلام دوستان گل وعزیزم از اینکه وب منو انتخاب کردید سپاسگذارم‎ *‎‎*‎‎*‎ * .:. * .:. * .:. * .:. * .:. * .:. * .:. ‎‎‎ ‎لطفأ نظر بدید وانتقاد و پیشنهاد بدید هرچی دوست داشتید بنویسید وحرف دلتون و بزنید .:.‏ * .:. * .:. * .:. * .:. * .:. * .:. * .:. * ‏ شیشه ها شکستنیست ....زندگی گذشتنیست....این فقط محبت است که ماندنیست .:.‏ ‏* .:. * .:. * .:. * .:. * .:. * .:. * .:. *
آرشیو مطالب
آذر 1392
آبان 1392 دی 1391 آذر 1391 آبان 1391
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 48
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 849
بازدید ماه : 999
بازدید کل : 35807
تعداد مطالب : 274
تعداد نظرات : 83
تعداد آنلاین : 1



Alternative content





در اين وبلاگ
در كل اينترنت